طلاق خلعی چیست؟ ⚖️【تکلیف مهریه و نفقه در طلاق خلع】
طلاق خلعی یکی از انواع طلاق در نظام حقوقی است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این نوع طلاق، که در آن زن خواهان جدایی از همسر خود میشود، جنبههای قانونی، اجتماعی و فرهنگی متعددی دارد که نیازمند بررسی دقیق و همهجانبه است. این نوع طلاق، علیرغم پیچیدگیهای فرآیند قانونی آن، میتواند راه نجاتی برای زنانی باشد که در شرایط دشوار زندگی مشترک قرار دارند. در این مقاله، به بررسی جامع و دقیق ابعاد مختلف طلاق خلعی خواهیم پرداخت. ابتدا به شما میگوییم طلاق خلعی چیست و در ادامه، تفاوت آن با سایر انواع طلاقها و روند رسیدگی به آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
⭐برای دسترسی به آدرس و شماره تماس بهترین وکیل خانواده در مشهد کلیک کنید!
طلاق خلعی چیست؟
طلاق خلعی یکی از انواع طلاق در فقه و قوانین اسلامی است که ویژگیهای خاصی دارد. برای درک بهتر این موضوع که طلاق خلعی چیست، ابتدا باید به معنای لغوی آن توجه کنیم. واژه «خلع» در زبان عربی به معنای جدا کردن یا کندن است. این معنا با ماهیت طلاق که جدایی بین زن و شوهر است، ارتباط نزدیکی دارد.
در طلاق خلعی، زن به دلیل نارضایتی شدید از زندگی مشترک، تصمیم به جدایی میگیرد. این نارضایتی به حدی است که در متن قانون از آن با عنوان «نفرت» یاد شده است. نکته مهم این است که در این نوع طلاق، زن حاضر است برای رهایی از این وضعیت، مبلغی را به عنوان فدیه به شوهرش بپردازد.
قانون مدنی ایران در ماده ۱۱۴۶ به طور مشخص به تعریف طلاق خلعی پرداخته است. طبق این ماده، زن به دلیل نفرتی که از شوهرش پیدا کرده، مایل است با پرداخت مالی به او، از قید ازدواج رها شود. این پرداخت مالی یکی از ویژگیهای اصلی طلاق خلعی است که آن را از سایر انواع طلاق متمایز میکند.
نکته قابل توجه دیگر در مورد طلاق خلعی، انعطافپذیری در میزان مال پرداختی است. قانونگذار اجازه داده است که این مبلغ میتواند عین مهریه، معادل مهریه، کمتر از مهریه یا حتی بیشتر از آن باشد. این انعطافپذیری امکان توافق بین طرفین را فراهم میکند و میتواند روند طلاق را تسهیل نماید.
در واقع، طلاق خلعی نوعی طلاق توافقی محسوب میشود. زیرا هر دو طرف باید بر سر شرایط آن به توافق برسند. زن باید رضایت داشته باشد که مبلغی را بپردازد و مرد نیز باید این پرداخت را بپذیرد و حاضر به طلاق شود. این نوع طلاق راهکاری قانونی برای زنانی است که به هر دلیل تمایلی به ادامه زندگی مشترک ندارند. اگرچه ممکن است از نظر مالی برای زن هزینهبر باشد، اما به او این امکان را میدهد که از یک زندگی ناخوشایند رهایی یابد.
تفاوت طلاق مبارات و طلاق خلعی چیست؟
در فقه و قوانین اسلامی، دو نوع طلاق توافقی وجود دارد که در آنها زن با واگذاری مالی به شوهر، از او جدا میشود: طلاق خلع و طلاق مبارات. این دو نوع طلاق شباهتهایی دارند، اما تفاوتهای مهمی نیز بین آنها وجود دارد.
همانطور که در پاسخ به سوال طلاق خلعی چیست بیان کردیم، در طلاق خلع، زن نسبت به شوهرش احساس نارضایتی و بیزاری دارد. به همین دلیل، حاضر است مبلغی را به او بپردازد تا از قید ازدواج رها شود. این مبلغ میتواند برابر با مهریه، بیشتر یا کمتر از آن باشد. نکته مهم این است که مبلغ پیشنهادی باید به اندازهای باشد که مرد را راضی به طلاق کند. زیرا طبق قانون، حق طلاق با مرد است و در مقابل، زن حق دریافت مهریه را دارد.
اما در طلاق مبارات، هر دو طرف – زن و شوهر – نسبت به یکدیگر احساس نارضایتی دارند. در این حالت، هر دو طرف آمادگی دارند تا با پرداخت مبلغی به یکدیگر، به زندگی مشترکشان پایان دهند. نکته قابل توجه در این نوع طلاق این است که مبلغ مورد توافق نباید از میزان مهریه بیشتر باشد.
هر دو نوع این طلاقها در دسته طلاقهای “بائن” قرار میگیرند. این بدان معناست که پس از وقوع طلاق، زن و شوهر نمیتوانند بدون انجام عقد جدید، دوباره با هم ازدواج کنند. به عبارت دیگر، امکان رجوع و بازگشت به زندگی مشترک بدون عقد مجدد وجود ندارد.
یکی دیگر از تفاوتهای مهم بین این دو نوع طلاق، در مورد امکان انصراف زن از بخشش مالی است. در طلاق خلع، زن میتواند در دوره عده (مدت زمانی که زن پس از طلاق باید صبر کند تا بتواند مجدداً ازدواج کند) از تصمیم خود برای بخشش مالی منصرف شود و مهریهاش را پس بگیرد. در این صورت، شوهر میتواند به زندگی مشترک بازگردد. اما در طلاق مبارات، چنین امکانی وجود ندارد و طلاق قطعی است.
نکته مشترک دیگر در هر دو نوع طلاق این است که معمولاً مبلغی که یک طرف به طرف دیگر میبخشد، برابر با مقدار مهریه تعیین شده برای زن است. همچنین، در هر دو نوع طلاق، زن تا پایان دوره عده حق دریافت نفقه را دارد. نفقه شامل تأمین نیازهای اساسی زن مانند مسکن، خوراک، پوشاک و هزینههای درمانی است که طبق قانون مدنی، تأمین آن بر عهده مرد است.
این دو نوع طلاق نشاندهنده انعطافپذیری قوانین اسلامی در مواجهه با شرایط مختلف زندگی زناشویی است. آنها راهکارهایی قانونی برای پایان دادن به ازدواجهایی هستند که در آنها یک یا هر دو طرف دچار نارضایتی شدید شدهاند.
با این حال، به دلیل پیچیدگیهای قانونی و تأثیرات عمیق این تصمیمات بر زندگی افراد، توصیه میشود که افراد قبل از اقدام به چنین طلاقهایی، حتماً با بهترین وکیل زن در مشهد که متخصص و باتجربه در امور خانواده است مشورت کنند. این مشاوره میتواند به آنها کمک کند تا تصمیم آگاهانهتری بگیرند و از حقوق قانونی خود به طور کامل آگاه شوند.
طلاق خلع بائن چیست؟
انواع مختلفی از طلاق وجود دارد که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. یکی از این انواع، طلاق خلع بائن است که دارای مشخصات و آثار ویژهای میباشد. برای درک بهتر این نوع طلاق، ابتدا باید به تقسیمبندی کلی طلاقها توجه کنید.
طلاقها را میتوان از دو منظر مختلف دستهبندی کرد. اول، بر اساس اینکه چه کسی برای طلاق پیشقدم میشود و اقدامات قانونی را انجام میدهد. از این نظر، طلاقها به سه گروه تقسیم میشوند: طلاق از طرف مرد، طلاق از طرف زن و طلاق توافقی.
دومین نوع تقسیمبندی بر اساس امکان بازگشت زوجین به زندگی مشترک در دوره عده است. از این منظر، طلاقها به دو دسته بائن و رجعی تقسیم میشوند. هر کدام از این انواع، شرایط خاص خود را دارند. حال به بررسی طلاق خلع بائن میپردازیم.
پیشتر گفتیم که این نوع طلاق زمانی اتفاق میافتد که زن نسبت به شوهرش احساس نارضایتی شدید (کراهت) دارد. در این شرایط، زن حاضر میشود در ازای طلاق، مبلغی را به شوهرش بپردازد. این پرداخت میتواند به صورت مال یا حقوق مالی باشد.
یکی از ویژگیهای مهم طلاق خلع بائن این است که پس از وقوع طلاق، زن و شوهر نمیتوانند بدون انجام عقد جدید، دوباره با هم ازدواج کنند. به عبارت دیگر، مرد نمیتواند در دوره عده (مدت زمانی که زن پس از طلاق باید صبر کند تا بتواند مجدداً ازدواج کند) به زن رجوع کند و از تصمیم طلاق منصرف شود. این ویژگی، تفاوت اصلی طلاق بائن با طلاق رجعی است.
با این حال، طلاق خلع بائن دارای آثار و پیامدهای خاصی است که باید به آنها توجه کرد:
اول اینکه، همانطور که گفته شد، زن و شوهر پس از این نوع طلاق نمیتوانند بدون عقد مجدد به زندگی مشترک بازگردند.
دوم اینکه، علیرغم وقوع طلاق، زن همچنان میتواند از برخی حقوق مالی خود استفاده کند. این حقوق شامل نفقه (تأمین هزینههای زندگی) و اجرتالمثل ایام زوجیت (دستمزد کارهایی که زن در طول زندگی مشترک انجام داده است) میشود.
سومین و شاید مهمترین نکته، این است که زن در طول دوره عده میتواند از تصمیم خود برای بخشش مالی منصرف شود و مهریهاش را پس بگیرد که یک فرصت برای بازنگری در تصمیم طلاق فراهم میکند. در صورتی که زن از بخشش مالی خود منصرف شود، شوهر این امکان را پیدا میکند که به زن رجوع کند و زندگی مشترک را از سر بگیرد.
این ویژگیها نشان میدهد که طلاق خلع بائن، علیرغم قطعیت اولیهاش، دارای انعطافپذیری خاصی است که به زوجین اجازه میدهد در صورت تغییر شرایط یا نظرشان، امکان بازگشت به زندگی مشترک را داشته باشند.
عده در طلاق خلع به چه صورت است؟
یکی از مهمترین جنبههای طلاق خلعی، مسئله عده است که اهمیت زیادی در فرآیند جدایی زوجین دارد. عده در طلاق خلع، همانند سایر انواع طلاق، دورهای است که زن باید پس از جدایی از همسرش رعایت کند. این دوره برای طلاق خلع، مدت زمانی معادل سه ماه و ده روز تعیین شده است.
شروع این دوره از زمان وقوع طلاق است و تا پایان مدت مقرر ادامه مییابد. هدف از تعیین دوره عده، فراهم کردن فرصتی برای زن است تا از نظر روحی و عاطفی از مرحله طلاق عبور کند و خود را برای ورود به مرحله جدیدی از زندگی آماده سازد. علاوه بر این، از دیدگاه شرعی، پس از پایان دوره عده، زن به وضعیت پاکی میرسد و اجازه مییابد در صورت تمایل، ازدواج مجدد کند.
نکته قابل توجه در مورد طلاق خلع این است که زن در طول دوره عده، حق دارد از تصمیم خود مبنی بر بخشیدن مال به همسرش (که شرط اصلی طلاق خلع است) منصرف شود و مهریه خود را مطالبه کند. در صورت وقوع چنین شرایطی، شوهر این امکان را پیدا میکند که به زن رجوع کند و زندگی مشترک را از سر بگیرد. در این حالت، دوره عده نیز به پایان میرسد.
این ویژگی، طلاق خلع را از سایر انواع طلاق متمایز میکند. زیرا با وجود اینکه این نوع طلاق در دسته طلاقهای بائن قرار میگیرد (یعنی مرد نمیتواند به طور یکطرفه به زن رجوع کند)، اما در صورت انصراف زن از بخشش مال، امکان بازگشت به زندگی مشترک فراهم میشود.
اگر زن در طول دوره عده از تصمیم خود برای بخشش مال منصرف نشود، پس از پایان این دوره، جدایی زوجین قطعی میشود. در این حالت، زن و شوهر دیگر نمیتوانند بدون انجام عقد جدید، با یکدیگر ازدواج کنند. علیرغم وقوع طلاق خلع، زن همچنان از برخی حقوق مالی خود برخوردار است. این حقوق شامل نفقه (تأمین هزینههای زندگی) و اجرتالمثل ایام زوجیت (دستمزد کارهایی که زن در طول زندگی مشترک انجام داده است) میشود.
بنابراین وجود دوره عده در طلاق خلع، نشاندهنده تلاش نظام حقوقی اسلام برای ایجاد تعادل بین حق زن برای پایان دادن به ازدواج ناخواسته و فراهم کردن فرصتی برای بازنگری در این تصمیم است.
تکلیف مهریه در طلاق خلعی چیست؟
در اسلام، مهریه یکی از مهمترین حقوق مالی زن در زمان ازدواج است. هنگام وقوع طلاق، به ویژه در طلاق خلع، تعیین تکلیف مهریه اهمیت ویژهای پیدا میکند. در طلاق خلع، نحوه برخورد با مهریه به نوع آن بستگی دارد. اگر مهریه به صورت عین (مال مشخص) تعیین شده باشد، زن میتواند همان مال یا معادل ارزش آن را به شوهرش بدهد.
در بسیاری موارد، مبلغی که زن در طلاق خلع میپردازد، برابر با میزان مهریهاش است. در صورتی که مهریه غیرعینی باشد، یعنی در زمان عقد مال مشخصی تعیین نشده باشد، زن میتواند هر مالی را که ارزش آن معادل مهریهاش باشد، به شوهرش بدهد. این انعطافپذیری به زن اجازه میدهد تا متناسب با شرایط مالی خود عمل کند.
مهریه میتواند به صورت عندالمطالبه یا مؤجل باشد. در حالت عندالمطالبه، زن میتواند در هر زمانی مهریه خود را مطالبه کند. در این صورت، او میتواند هنگام طلاق خلع، مهریهاش را به شوهر بدهد و طلاق بگیرد. اما اگر مهریه مؤجل باشد، یعنی زمان خاصی برای پرداخت آن تعیین شده باشد، شرایط متفاوت خواهد بود.
اگر زمان طلاق قبل از موعد پرداخت مهریه باشد، زن نمیتواند مهریهاش را به شوهر بدهد و درخواست طلاق کند. نکته مهم دیگر در مورد مهریه در طلاق خلع این است که زن حق دارد در طول دوره عده (مدت زمانی که زن پس از طلاق باید صبر کند تا بتواند مجدداً ازدواج کند) از تصمیم خود برای بخشش مال منصرف شود و مهریهاش را پس بگیرد. در این صورت، شوهر میتواند به زن رجوع کند و طلاق باطل میشود.
طلاق خلع در واقع راهکاری قانونی برای زنانی است که از زندگی مشترک خود ناراضی هستند و میخواهند به آن پایان دهند. البته باید توجه داشت که اگر شرایط زندگی زن بسیار دشوار و غیرقابل تحمل باشد، او میتواند از روشهای دیگری برای جدایی استفاده کند که ممکن است نیاز به پرداخت مالی نداشته باشد.
تکلیف نفقه در طلاق خلعی چیست؟
نفقه به عنوان یکی از حقوق اساسی زن در زندگی زناشویی و حتی پس از طلاق شناخته میشود. این موضوع در قانون حمایت خانواده به صراحت مورد توجه قرار گرفته است. ماده ۲۳ قانون حمایت خانواده به طور مشخص به حق زن برای دریافت نفقه در طلاق خلع اشاره میکند. بر اساس این ماده، زن حق دارد تا پایان دوره عده طلاق، که معادل سه ماه و ده روز است، نفقه دریافت کند. این حق شامل دو نوع نفقه میشود: نفقه جاری و نفقه ایام عده.
نفقه جاری به مجموعه هزینههایی اطلاق میشود که زن در طول زندگی مشترک از شوهر خود دریافت کرده است. این هزینهها شامل مواردی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، هزینههای درمانی و سایر نیازهای ضروری زندگی زن میشود. در واقع، مرد با ازدواج متعهد میشود که نیازهای اولیه و اساسی همسرش را تأمین کند.
البته باید توجه داشت که این نیازها باید متناسب با شرایط و وضعیت زن باشد و در حد معقول و متعارف قرار گیرد. نفقه ایام عده نیز به هزینههایی اشاره دارد که زن در دوره عده، یعنی سه ماه و ده روز پس از طلاق، دریافت میکند. هدف از این نفقه، تأمین نیازهای زن در این دوره گذار است.
نکته قابل توجه در مورد طلاق خلع که پیشتر هم به آن اشاره کردیم، این است که زن حق دارد در طول دوره عده از تصمیم خود برای بخشش مال (که شرط اصلی طلاق خلع است) منصرف شود و مهریه خود را پس بگیرد. در صورت وقوع چنین شرایطی، شوهر این امکان را پیدا میکند که به زن رجوع کند و زندگی مشترک را از سر بگیرد. در این صورت، طلاق باطل میشود. اما اگر زن در دوره عده از بخشش مال منصرف شود، حق دریافت نفقه ایام عده را از دست میدهد.
در صورتی که زن از تصمیم خود برای بخشش مال منصرف نشود و روند طلاق خلع ادامه یابد، مرد موظف است نیازهای اولیه زن را در طول دوره عده به طور کامل تأمین کند. این تعهد قانونی مرد است و اگر از انجام آن سر باز زند یا کوتاهی کند، زن حق دارد علیه او در دادگاه طرح شکایت کند. این قوانین نشاندهنده تلاش نظام حقوقی برای حمایت از حقوق زن، حتی در شرایطی است که او خواهان جدایی است.
مراحل طلاق خلعی چیست؟
این نوع طلاق مراحل مشخصی دارد که باید به دقت طی شود. اولین گام در این فرآیند، ثبتنام در سامانه ثنا است. این سامانه یک سیستم الکترونیکی است که برای تسهیل ارتباط بین مردم و دستگاه قضایی طراحی شده است. ثبتنام در این سامانه برای پیگیری امور قضایی ضروری است.
پس از ثبتنام در سامانه ثنا، زن باید به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کند. در این مرحله، او باید دادخواست طلاق را ارائه دهد. نکته مهم این است که در فرم دادخواست، باید به صراحت به موضوع کراهت و نفرت زن از شوهر اشاره شود. این بیان صریح برای تشخیص نوع طلاق و پیشبرد روند قانونی آن الزامی است.
مرحله بعدی، حضور در دادگاه است. در این مرحله، زن باید دلایل نفرت و بیعلاقگی خود نسبت به شوهر را به طور مفصل و دقیق بیان کند. این مرحله بسیار مهم است زیرا قاضی بر اساس این توضیحات تصمیم میگیرد که آیا دلایل ارائه شده برای طلاق خلع کافی است یا خیر.
یکی از ویژگیهای اصلی طلاق خلع، بخشش مهریه یا مبلغی معادل آن از سوی زن است. در این مرحله، زن باید اعلام کند که حاضر است مهریه خود را ببخشد یا مبلغی کمتر یا بیشتر از آن را به شوهر بپردازد. این بخشش مالی شرط اصلی برای تحقق طلاق خلع است.
البته باید توجه داشت که پذیرش دلایل نفرت از سوی قاضی و همچنین رضایت و توافق همسر برای دریافت مال تعیین شده، شروط لازم برای پیشرفت روند طلاق هستند. اگر این شروط محقق شود، دادگاه میتواند گواهی عدم امکان سازش صادر کند.
پس از صدور گواهی عدم امکان سازش، دادنامهای صادر میشود که برای اجرای صیغه طلاق اعتبار دارد. این اعتبار تا سه ماه پس از قطعیت حکم باقی میماند. در این مدت، زوجین باید برای اجرای صیغه طلاق اقدام کنند. برای تسریع در روند طلاق خلع، زوجین میتوانند از خدمات یک وکیل متخصص در امور خانواده استفاده کنند. وکیل میتواند در تمام مراحل، از تنظیم دادخواست گرفته تا حضور در دادگاه و پیگیری امور مربوط به اجرای حکم، به موکل خود کمک کند.
طلاق خلع چقدر طول میکشد؟
فرآیند طلاق خلع با درخواست زن از دادگاه خانواده آغاز میشود. دادگاه پس از بررسی دلایل و مدارک ارائه شده، در صورت احراز شرایط لازم، حکم طلاق را صادر میکند. این مرحله معمولاً چند جلسه دادگاه را شامل میشود و ممکن است چند هفته تا چند ماه به طول بینجامد.
پس از صدور حکم اولیه، قانون به مرد ۲۰ روز فرصت میدهد تا به این حکم اعتراض کند. این دوره زمانی از تاریخ صدور حکم محاسبه میشود. اگر مرد در این مدت اعتراضی نکند، حکم طلاق قطعی میشود و زن میتواند برای اجرای صیغه طلاق اقدام کند.
در صورتی که مرد به حکم اولیه اعتراض کند، پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارسال میشود. این دادگاه مجدداً پرونده را بررسی کرده و رأی خود را صادر میکند. اگر دادگاه تجدیدنظر نیز حکم طلاق را تأیید کند، زن میتواند برای اجرای صیغه طلاق اقدام کند. فرآیند رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر نیز ممکن است چند ماه طول بکشد.
حتی پس از تأیید حکم طلاق در دادگاه تجدیدنظر، مرد هنوز یک فرصت دیگر برای اعتراض دارد. او میتواند درخواست فرجامخواهی به دیوان عالی کشور ارائه دهد. دیوان عالی کشور بالاترین مرجع قضایی است و تصمیم آن نهایی خواهد بود. رسیدگی در دیوان عالی کشور نیز میتواند چند ماه زمان ببرد.
با توجه به مراحل ذکر شده، مدت زمان کل فرآیند طلاق خلع میتواند بسیار متغیر باشد. در سادهترین حالت، اگر مرد به حکم اولیه اعتراض نکند، این فرآیند در حدود دو تا سه ماه به پایان میرسد. اما در صورت اعتراض و طی شدن تمام مراحل قانونی، این فرآیند بین شش ماه تا یک سال یا حتی بیشتر به طول میانجامد.
کلام آخر
در پایان این مقاله، امیدواریم به پرسش اساسی طلاق خلعی چیست؟ پاسخی شفاف و کاربردی داده باشیم. این نوع طلاق، با وجود پیچیدگیهای قانونی، میتواند راهگشای بسیاری از زنانی باشد که در شرایط دشوار زندگی زناشویی قرار دارند. باید به خاطر داشت که طلاق، از هر نوعی که باشد، آخرین راهحل برای مشکلات زناشویی است. پیش از اقدام به طلاق خلعی، توصیه میکنیم از مشاورههای تخصصی بهره بگیرید و تمام راههای ممکن برای حل اختلافات را بیازمایید. از شما خواننده گرامی که وقت ارزشمند خود را صرف مطالعه این مقاله در سایت وکلای مشهد کردید، سپاسگزاریم. لطفاً با به اشتراک گذاشتن نظرات خود در بخش کامنتها، ما را در ارائه محتوای بهتر و کاربردیتر یاری فرمایید.